"خبر
نورآباد" – سرویس انتخابات: سید جعفر هاشمی نیز بیانیه ای برای مردم و حامیان خود نوشته است که به شرح زیر میباشد:
با یاد خدا
درود و سپاس پر مهر و بی کران ، پیشکش به شهروندان فرهیخته ممسنی و رستم
که در سپهر اجتماعی و سیاسی این کهن دیار ، بدون هیچ تمنا و چشم داشتی ،
با رعایت آداب و اخلاق انسانی ، ما را یاری نموده اند.
بنده ، سید جعفر هاشمی ، در کمال احترام و تواضع ، با قلبی پر از مهر و
صداقت ،دست یکایک شما را می فشارم و برای شما فرزانگی و مهر جاویدان را
آرزومندم.
یاران سید ، اگرچه ما نتوانستیم در آوردگاه پریشان و پر فرود و بی فراز
عرصه سیاست پیروز میدان گردیم - که البته ، ما و شما پیروز صحنه بر آتش
کشیده اخلاق و جوانمردی بوده ایم و هستیم – و به پشتوانه شما در جغرافیای
اخلاق انسانی و سیاسی ، حجت را بر همگان تمام کردیم.
شگفتا : نمی توان تشبیهی برای آنچه بر ما گذشت ، نزدیکتر از قرآن بر نیزه
کردن یافت٬ که نعوذ باالله فرسنگها فاصله است میان سید جعفر هاشمی و علی
ابن ابیطالب بزرگ و لکن این سید ، همواره خواسته٬ عدل و پافشاری بر
مردانگی را از امامش بیاموزد.
عجبا:
بیان جمله ای طنزگونه و تلخ گون از سر اندوهی عریان ، فرصتی برای نااهلان
فراهم آورده تا سفره عقده های رنگارنگ دیرین خود را به کین ، برای ما و
ممسنی و رستم بگسترانند، هرچند قبل تر از اینها با خیانت به اخلاق و رسم
پایمردی و با سوء استفاده از غم نان مردم ، با خرید و فروش اندیشه به
قیمتی ناچیز ، نقاب از چهره خویش برداشته بودند.
اما ...
نه طعنه و کنایه مرا به سکوت وا خواهد داشت و نه توهین و افترا. و ما به ادامه دادن ، ادامه خواهیم داد.
با آنکه انسانهای ترسو و جاهل بسیارند و صد افسوس ، حرص و آز همانند چربی ، فضای قلب و مغز آنها را پوشانده اما
سید ، به عنوان عضو کوچکی از جامعه ممسنی و رستم همیشه آماده گریستن بر
اندیشه و کردار بی ثباتشان می باشد تا شاید اشکی از سر صداقت و ترحم٬
تطهیری باشد بر روح هزار گون شان،چرا که جهل، جادوگر جهان است و بی
اخلاقی، ویرانگر آبادانی.
با این حال با سری سر به زیر و دلی سربلند، به دور از افسانه پردازی برای
در خواب کردن مردم،فریادی به درازای تاریخ برای بیداری ممسنی و رستم
برخواهم آورد و پیشانی بلند تک تک شما یاران بی قیمت را می بوسم،هر چند
اگر در سپهر سیاسی این جغرافیا، نقش آفرینی رسمی نباشم...
هرگلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاگران بستانیم.
کوچک همه شما سید جعفر هاشمی
13/12/1394
سید جانم فدایت
سید فدای سرت.
سید روزی مردم خواهند فهمید که چه خیانت بزرگی به خودشون کردند.
سید خدا رو شکر کن که نماینده مردمی نشدی که هویت خویش را به بیست هزار تومان فروختند مردمی که ارزششون به اندازه یه کیسه برنج و روغن بود مردمی که ارزششون چوب و چماق بود. سید در این انتخابات اشخاصی رو دیدم که دارای مدرک کارشناسی ارشد و یکیشون هم دکترا داشت ولی سر صندوق مثل یه ادم عصر حجر چنان وحشی گون فریاد میزد که فقط اقای فلانی رای بدید وگرنه نمیزارم رای بدی!!!!! سید خدا خیلی تو رو دوست داشته که نخواست نماینده خود فروشان شوی چرا که اینها صداقت و اندیشه پاک برایشان معنا ندارد.
سید این انتخابات سراپا تقلب بود و فساد درونش رخنه کرده بود خیانت بیداد کرد پس خوشحال باش که خدا نخواست وارد این بازی کثیف بشی.
همیشه دوستت خواهیم داشت و هیچ وقت به تو پشت نخواهیم کرد. ما هم به پیروی از تو سری سر به زیر و دلی سربلند خواهیم داشت.
و افسوس.افسوس به حال و روز مردمی که نتوانستند و هرگز نمیتوانند وجودت رو کامل درک کنند سید بزرگ.در تمام سخنرانی های نوراباد شرکت کردم و براساس عقیده ام رای دادم،متاسفم برای مردمی که خود را فروختند،متاسفم برای مردمی که طایفه رو اصل تصمیم قرار دادند،و البته موضوع اون امضا در جای خود جالب بود،مخصوصا شبی که جناب امینی سرو کلش تو ستاد جناب گودرزی پیدا شد تمام اون قضیه امضا برام روشن شد.اون شب گودرزی رو رها کردم.متاسفم برای مردمی که بازیچه افراذی مثل جناب امینی و شجاعیان شدند،سالهاست که شهرستان در غضب این دو میسوزد و مردم ساده ماعین بچه چند ساله بازیچه اینا شدند،هنوز هم بکش،هنوز هم جاوید،هنوز هم رستم،ماهور و دشمن زیاری.هنوز هم شعار،هنوز هم فروش رای،هنوز هم دزدی،هنوز هم خشونت،هنوز هم خیانت،هنوز هم تمسخر،هنوز هم بی شعوری،خدایا اینجا کجاست که داریم زندگی میکنیم.
به هر حال مردمی که خوابند و هیچ وقت بیدار نخواهد شد مردم مسنی و رستمی هستند که فقط ادعا دارند.دلم به حالتون میسوزه مردم ممسنی و رستم.خیلی بیچار اید.ای کاش در این خاک ممسنی به دنیا نمی آمدم تا الان شاید سرم رو با افتخار میتوانستم بالا بگیرم.