به گزارش " خبر نورآباد": اين نويسنده زاده روستای مهرنجان شهرستان ممسنی درباره نگارش رمانهاي خندهزار و هزار و يك جشن به همشهري ميگويد: خودم زاده ايل و عشاير و بزرگشده سياهچادر هستم و با اينكه در شهر زندگي ميكنم، به ايل تعلق خاطر دارم. در نگاه به ادبيات انقلاب اين احساس به من دست ميداد كه انقلاب در يك فضاي شهري شكل گرفته و نقش روستاها و ايل و عشاير در حاشيه بوده است. من سعي كردم در آثارم به نقش روستاها و عشاير در اتفاقهاي بزرگ ايران بپردازم و اينطور شد كه شروع به نگارش خندهزار كردم. دوست دارم اين آثار بهدست همه برسد تا بدانند روستاها و عشاير هم در روايت تاريخ سهيم بودهاند.
وي ميافزايد: داستان خندهزار در روستايي به نام زارستان ميگذرد كه نمادي از ايران بزرگ است. هر يك از شخصيتهاي زارستان نماد جامعه آن روز ماست و من نويسنده براي هر يك از آنها مابازايي در داستان قرار دادم. هزار و يك جشن رماني با فضاي متفاوت و كليتي از ايران در يك روستاست. قرار است عروسي شاه برگزار شود و مردم روستا مجبور به شركت در مراسم هستند. بهنظرم هزار و يك جشن كاري كاملا متفاوت است كه در آن تعليق و گره زياد وجود دارد و مخاطب را دنبال خود ميكشد.
محمودي نورآبادي با بيان اينكه همواره كوشيده رمانهايش را با توجه به فضاي روستايي و عشايري به شكل تصويري بنويسد، ميگويد: به همين تصويري بودن داستان بسيار علاقهمندم و بيشتر رمانهايم از اين ساختار پيروي ميكنند. تصوير، سهمي عمده در رمانهايي با فضاهاي خاص دارد، ضمن اينكه معتقدم نويسندگان بهويژه نويسندگاني كه در شهرهاي بزرگ و كوچك فعاليت دارند، نبايد زياد منتظر حمايت باشند. اگر منتظر حمايتهاي مادي و معنوي بمانند، كاري از پيش نميرود و رمان و داستاني خلق نميشود.
اين نويسنده شيرازي با گله از حمايتهاي دولتي ميافزايد: روي سخنم يك دولت خاص نيست. در هر دوره نگاه متوليان و كساني كه در حوزههاي فرهنگي مسئوليت دارند بيش از آنكه محتوايي باشد شعاري است و حرفها و وعدهها در حوزه فرهنگي همه دولتها ديده ميشود. درنهايت نگاه به حوزه ادبيات و كتاب هم صرفا برگزاري جشنوارههاست. وضعيت نشر هم همينگونه است و شمارگان كتابها اگر كاهش نيابد، معمولا ثابت ميماند. گرچه ما بهدليل دوري از مركز، مشكلات زيادي داريم اما اين باعث نميشود كاري را كه قرار است، انجام ندهيم.
«مهرنجون» كتابي است كه محمودي نورآبادي از حدود 3سال پيش آن را در نوبت چاپ و انتشار دارد. اين رمان هم مانند ديگر آثار اين نويسنده اهل نورآباد ممسني درباره روستاست؛ روستايي كه در دامنه كوه قرار گرفته و در آن نويسنده به بازگويي داستاني از عمليات كربلا5 ميپردازد و نقش اين روستا را در جنگ نشان ميدهد. محمودي نورآبادي ميگويد: خواننده با مطالعه كتاب مهرنجون هم روستا را ميشناسد و هم واقعه و داستاني از جنگ را مرور ميكند. در اين اثر راوي خود نويسنده است كه به گفته خودش بيشتر در رده سني نوجوانان طبقهبندي ميشود و طنز هم در آن حضوري پررنگ دارد.